«آواز تو»
و صدا
آواز تو بود،
در هزاره های دور.
گاه نزدیک تر از زمان
گاه دورتر از آن شب،
آنگاه که یک فریاد من
و یک خروش وای
تو را
از آن همه سراب
در هستی ام انداخت،
تا زنده ام
بوی نور تو
روشنم می گرداند.
می خوانمت،
می خواهمت،
و نمی دانم
هزار هزار چرخ گردون
تا به کجا می کشاندمان.
«برای عزیزم ریحانه»
حسین روانبخش- قائمشهر- دیماه ۱۳۹۱