«تن من»
وجب به وجب
خاک تنم
مست می کند
زمان را،
چونان عریانکده ای
که حکمش
مصب نیل بود.
رودخانه ها را ببین
جریان دارند
با شریان های سرخ
و سیاه.
ضربانی نباشد
اگر که
تند شود
قسم ات می دهم
نمی لرزد زمین من،
به یک صدا
یا یک نگاه تو.
رود
آرام می رود و
عاشقانه
می فرساید.
تن من
بستر
فرسایش توست،
هنوز
پس از
سی و اندی سال
لکنت می گیرم.
حسین روانبخش - قائمشهر- فروردین ۱۳۹۲